بایگانی ماهانه: اکتبر 2010

جلسات هفتگیWeekly Mettings

استاد عزیز من در توجیه وجود جلسات هفتگی فرمودند که، در صورت عدم برگزاری جلسات هفتگی، ممکنه ایشون کلا فراموش کنند که بنده وجود دارم !!! Trying to justify the weekly meetings, my dear professor, said that if we don’t … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در استاد عزیز من, جلسه | دیدگاهی بنویسید

Support حمایت

استاد عزیز من ضمن صدور دستور شروع کار پس از ایراد سخنرانی مفصلی در رابطه با اینکه ایشون اصلا از این ابزار جدید سر در نمیاورند، ابراز امیدواری کردن که این ابزار جدید به مزخرفی قبلی نباشه و تاکید کردن … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در استاد عزیز من | دیدگاهی بنویسید

خوشحال باشیم Be happy

استاد عزیز من اعتقاد دارند که همه دانشجویان دکترا باید خودشان را با هم مقایسه کنند و از اینکه جای همدیگر نیستند خوشحال باشند!!! My dear professor believes that a PhD student must compare himself with other PhD students and … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در استاد عزیز من | دیدگاهی بنویسید

Don’t Worry

استاد عزیز من ضمن ابراز تاسف از اینکه من از گرفتن نتایج دلسرد شده ام, فرمودند: دونت واری! (یعنی نگران نباش) After feeling sorry for me being desperate for achieving good results, my dear professor told me «Don’t worry!»

نوشته‌شده در استاد عزیز من | دیدگاهی بنویسید

گروه متوسط ها In The Average

استاد عزیز من فرمودند: اصلآ نگران نباش تو جزو نفرات برتر نیستی و جزو بدترین ها هم نیستی, تو در گروه متوسط ها هستی و در این گروه به طور متوسط, همه سرانجام تزشان را تمام میکنند و البته کیفیتش … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در استاد عزیز من | دیدگاهی بنویسید

ما یک گروهیم

ما یک گروهیم اتاق ما جداست یا میز من جداست دانش ما یک چیز است اما پروژه هایی متفاوت از زمین و زمان بستگی دارد با چی حال کنیم یا چی پیدا کنیم ما یک گروهیم با هم حرف میزنیم … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در شعر | دیدگاهی بنویسید